میزان شادی و خنده در مدارس ما بسیار پایین است. در مدرسه خالی از شادی، سخنگفتن از شادی قدری مشکل خواهد بود. یکی از مشکلات هر جامعه، غفلت از شادی و نشاط و در نتیجه افزایش بیماریهای مختلف روانی از قبیل اضطراب و افسردگی است. زندگی با شادی و نشاط معنا پیدا میکند و در پرتو آن دانشآموزان به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی میتوانند پلههای ترقی را بپیمایند. جامعه زنده و پویا جامعهای است که عناصر شادیآفرین در آن فراوان باشد.
در گذشته بهنظر میرسید که وظیفه آموزش و پرورش، تولید عدهای فارغ التحصیل است که فقط بتوانند امرار معاش کنند، اما چنین مینماید که در قرن جدید نظامهای آموزش و پرورش این مرحله را پشت سر گذاشتهاند و سرلوحه تعلیم و تربیت در یک جمله خلاصه شده است: «شوق زندگی کردن را به دانشآموزان بیاموزیم». پس باید معتقد باشیم که درحقیقت رشد پایدار ما در گرو شادی پایدار است.
در آموزش و پرورش مدرن، افزون بر مهارتهای خواندن، حساب کردن و نوشتن، نیازهای جدیدی در قالب کسب مهارت زیستن و حل مسأله و چگونگی رویارویی با چالشهای هزاره سوم مطرح شده است. هرگونه ارتباط و تعلیمی که بدون روح تحرک، پویایی و شادی باشد، به شکست منتهی میشود.